خیلی خوابم میاد؛ اما میدونم اگر الان بخوابم برای نماز بیدار نمیشم؛
مجبورم بیدار بمونم تا اذان بگن و بعد از نماز بخوابم.
استرس بدون علت دارم حس دلشوره و اضطراب
برای اینکه وقت بگذره و حالمو بهتر کنم برنامه کارناوال این هفته
رو تماشا کردم. خوب بود خندیدم. میخواستم سرگرم بشم که حالمو
یادم بره. الان که تموم شده باز اون دلگرفتگی برگشته..
همسایه شما درست میگید من استرس دارم
حال من اصلا خوب نیست.
من نیاز به تراپی دارم
نیاز به قرص ارامبخش و داروی ضد افسردگی دارم
چرا وقتی دکتر میریم و اینا رو تجویز میکنن سریع جبهه میگیریم
میگیم دکتر بیسواد چی نوشته چرا نوشته؟ من که فلان جام درد
میکنه چه ربطی به اعصابم داره؟ مگه من افسردم مگه من استرسی ام؟
حتما هستی که دکتر نوشته. چرا بهمون بر میخوره؟ چرا نمیپذیریم.
من خوب بودم حالم خوب بود مشکلی نداشتم
هر ترومایی دارم هر مشکلی دارم مقصرش مردم هستن
از ارتباط گرفتن میترسم
از تلفن زدن به دوستام میترسم
از جایی تنها رفتن میترسم
از تنها شدن با پدر میترسم
از ازدواج میترسم
از...
نمیبخشم هر کسی رو که این ترس ها رو در من ایجاد کرد
همین الان که به زور میخوام به خودم آرامش تزریق کنم و اشکم دم مشکم
اومده حلال نمیکنم تک تک آدم هایی که من رو درون چاه پرتاب کردن
ایستادن تماشا کردن و نگذاشتن زندگی کنم
حافظه خوبی ندارم اما تک تک دلشکستن ها دونه به دونه تو مغزم حک شده
میدونم خدا یک روزی یک جایی انتقام ازتون میگیره.
ادم کینه ای نیستم. معمولا خیلی میبخشم و میگذرم
اما وقتی از یک حدی فراتر بره دیگه نمیگذرم.
خب! عالی شد...
درد قلب که زیاد بود...
یاد یک چیزهایی هم افتادم
یهو یک حس خالی شدن و بعد ضربان قلبم تغییر کرد
تا صبح نمیریم صلوات