سلام :)
چقدر حالم الان خوبه ، خداروشکر :)
امروز دلم میخواد برم بیرون یه گردشی خریدی داشته باشم
ببینم عصر میتونم تو این گرما جایی برم یا نه :/
همیشه از حال بد که نباید نوشت. یه وقتی هم که حالت خوشه بیا و بنویس
اجازه بده وقتی یه روز اینجا رو ورق میزنی بدونی و ببینی لابه لای تلخی ها
لحظات خنثی و خوب هم چشمک زده . زندگی یعنی همین ^_^
سر بحث چند روز پیش، پدر ازم دلخوره
حقیقتش ، برام مهم نیست؛ چون فکر میکنم بیراه هم نگفتم اما! زیاده روی کردم
میدونم!
خوابم بهم ریخته و سر دردی که این روزها همراهمه :)
دلم گرفته کله سحر
من الان باید خواب میبودم که سرحال پاشم برم سرکار
ولی دو ساعته بیدارم و کسل :/
دستمو زیر چونه ام میزارم
چشمامو میبندم و فکر میکنم
به همه چی و هیچی
روزت بخیر ساراجان:*
چقدر خسته و کوفته ام
امروز برای جناب برادر خواستگاری کردیم .
نمیدونم جوابشون چی خواهد بود. هر چی که باشه فکر میکنم برای
من مهم نیست. کمر درد داشتم امروز. مهمون داری شاید اثر داشته
نمیدونم.
اینکه منتظر هیچ اتفاق تازه ای نیستی خوب نیست. همه میگن با تو
بهمون خوش میگذره، اما چرا با هیچکس به من خوش نمیگذره؟
بخوابم
شب بخیر ساراجان:*
