۳۱ فروردين ۰۳ ، ۲۳:۴۷
سلام :)
ان شاءالله تا ساعت 9ونیم اهواز میرسیم
خسته ایم
خیلی...
عمو برای هممون شام درست کرده
دستش درد نکنه خدا خیرش بده
وگرنه که ما با این همه خستگی نمیتونستیم چیزی درست کنیم..
در صحن انقلاب پشت به سقاخانه طلا و رو به پنجره فولاد نشسته ام
خدایا میشه زندگیم همینجا متوقف بشه؟
میشه همینجا همین لحظه تموم بشم؟
من دلم نمیخواد از این نقطه کنده بشم
اینجا بهشت منه
من رو کجا میخوای بفرستی؟