از هزار و اندی شب

 

 

هزار و نهصد و پنجاه و پنج

چقدر امشب حوصله ندارم. 

هزار و نهصد و پنجاه و چهار

نشسته ام

باسلام رو چرخ میزنم

یکهو تپش قلبم به اندازه چند ثانیه بالا رفت و ضربان قلبم انگار

هزار تا میزد. 

چه عجیب! 

هزار و نهصد و پنجاه و سه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

هزار و نهصد و پنجاه و دو

امشب خیلی شب خوبی بود

خیلی خیلی  خوش گذشت

یک بارون قشنگی هم میباره

خداروشکر. 

 

هزار و نهصد و پنجاه و یک

شب خوبی بود

خوش گذشت

خداروشکر

هزار و نهصد و پنجاه

در اولین روز از؛ روزه ی امسال

در دم دمای اذان مغرب و افطار

سر درد دارم : /

هزار و نهصد و چهل و نه

بد نیست از آب و هوای این روزها بنویسم

امروز هوا زیادی بهاریه :))

آسمان نیمه ابری همراه باد خنک خالی از سردی است.

امسال اون سه چهار روز که نصف کشور از سرما

تعطیل بود اینجا هم سرد شد.

کلا روی هم رفته از تمام زمستان 10 روزی اینجا سرد شد

باقیش نیمه سرد بود و نیاز به بافت و کاپشن نبود. 

خداروشکر به خاطر هر آنچه دادی و ندادی. 

 

هزار و نهصد و چهل و هشت

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

هزار و نهصد و چهل و هفت

این روزها؛ روزهای شلوغ کاری هستن. 

دیروز ثنا رو بازار بردم خرید کنه. 

بازار خیلی خلوت بود. دو هفته دیگه عید و سال نو است

هر سال این موقع ها بازار انقدر شلوغ بود و مردم خرید میکردن

که نمیتونستی به راحتی تردد کنی. 

امسال چرا خبری از خرید عید نیست؟

چرا انقدر خلوته؟