۸۲۹ ام
شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۳۶ ق.ظ
عطار، عصاره مرگ میفروخت
مرد با کمری خمیده نزد عطار رفت و تقاضای عصاره مرگ نمود.
عطار با نگاهی خیره گفت : دیر آمدی
این دارو در طیف سنی خاص اثر دارد. تو خود مرده ای!
مرد ناامید و خمیده به سمت در خروجی حرکت کرد
وسط خیابانی عریض توقف کرد
اتومبیلی با سرعت نزدیک میشد
ثانیه ای بعد صدای آژیر به گوش عطار رسید...
۹۹/۰۷/۱۹