:) غرغرهای یک کودک

الهی و ربی من لی غیرک

:) غرغرهای یک کودک

الهی و ربی من لی غیرک

بایگانی

855 ام

دوشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۹، ۰۶:۳۶ ب.ظ

هیچکس از لحظه بعد از فردای بعد خبر نداره

دیشب با بنده خدایی صحبت میکردم

امروز صبح بهش زنگ زدم یکی جواب داد و گفت من افسر پاسگاه هستم . فلانی فوت کرد و کارهای تدفین داریم انجام میدیم.

قلبم درد میکنه . اگه یه روز تایم اوت بشم ، دوستم از برخوردش با من ناراحت نمیشه؟ پشیمون نمیشه؟

هیچی در دنیا ارزش ناراحت کردن و دل شکستن دیگران رو نداره

 

* همسایه اتفاقا بهش گفتم تو راست میگی اما ول نمیکرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۱۵
...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">