۳۶۵ ام

غمگینم

مثل خرگوشی که تو تله شکارچی اسیر شده باشد.

۳۶۳ ام

ریز ریز داره بارون میباره

رو پشت بوم این خونه

پیوست به پست پیشین

آرام باش عزیز من آرام باش

حکایت دریاست زندگی

گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی

گاهی هم فرو می رویم، چشم های مان را می بندیم، همه جا تاریکی است.

آرام باش عزیز من آرام باش

دوباره سر از آب بیرون می آوریم

و تلالو آفتاب را می بینیم

زیر بوته ای از برف

که این دفعه

درست از جائی که تو دوست داری طالع می شود.

#شمس لنگرودی

۳۶۱ ام

میریم که داشته باشیم یک پست صوتی رو ^_^

۳۵۹ ام

نمیدونم آینده کاری چی میشه

امروز جای جدید رفتیم. تو جاده به حدی مه بود که نزدیک بود

تصادف کنیم.

الخیر ما وقع

۳۵۸ ام

انقدر گرممه که خوابم نمیبره

۳۵۷ ام

الان با این نکبت عوضی دعوام شد

هرچی دم دستم بود پرت کردم سمتش

اخریش گوشی مامان بود که از دستم کشید اینو پرت نکنم بترکونم

همش تقصیر توعه خدا

ازت بدم میاد

۳۵۶ ام

امروز نزدیک بود بهتون زنگ بزنم.داشتم شماره دوستم رو

میگرفتم دستم خورد روی شماره شما همسایه :/ 

عذرتقصیر همسایه.

تقدیم به بهترین همسایه :)

۳۵۵ام

ببخشید همسایه

خیلی بیحوصلم

354 ام

سلام :)

خبر خاصی نیست اگر نیستم

همه چیز روال روتین خودش رو داره پیش میبره

نه خریدی

نه فروشی

نه آمدی

نه رفتی

تنها اتفاق خوشایند این روزها ازدواج دوست نازنینم هست که خوشحالم براش

چقدر برای رسیدن و وصال سختی کشید

خداروشکر

آرزو میکنم خوشبخت بشن باهم.