۳۳۰ ام
پنجشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۱۸ ب.ظ
چقدر امروز دلم گرفته
دلم میخواد با یکی حرف بزنم
نمیدونم چرا زندگی من اینجوریه.چقدر خستم
از همه چی ...
الان که شروع کردم به نوشتن اشکام سرازیر شد
من که گریه نمیخواستم
شایدحتی بغض هم نداشتم.. شایدم داشتم و حواسم بهش نبود
دیشب پیمان خیلی باهام حرف زد.از هر ۵تا جمله ای که میگفت
یکیش دوستت دارم بود. میفهمیدم از قلبش بیرون میاد
ولی به دلم نمینشست
نمیتونستم بپذیرمش و قبول کنم
آخرش باز همون حرفی که اول زده بودم رو چندباره گفتم. نه!
بهش گفتم آرامشم رو بهم زدی و البته خیلی حرفای دیگه که
اون گفت و من گفتم. چقدر تلاش کرد نظرمو عوض کنه. اما ... بیخیال
ای کاش میشد چشمام رو میبستم وقتی باز میکردم همه چیز یه طور بهتری بود.
خیلی خستم...
۹۷/۰۷/۱۲