:) غرغرهای یک کودک

الهی و ربی من لی غیرک

:) غرغرهای یک کودک

الهی و ربی من لی غیرک

بایگانی

۵۲۸ ام

پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۳۶ ق.ظ

سلام همسایه :)

یک اعترافی کنم

قبل از اینکه بیام گفتم امام حسین این اخرین باره که میام زیارتت

باید حاجتم رو بدی اگر ندادی دیگه هیچوقت نمیام

خواسته ام این بود که این بار که کربلا میام بازگشتی نداشته باشم

و همین کربلا بمونم ...

درخواستم عین بچه ها بود ولی اصرار داشتم که بشه

تا اینکه رسیدیم نجف

چشمم که به حرم مولا علی افتاد همون لحظه ی اول ...

گفتم خدایا غلط کردم

گفتم من نمیتونم بگذرم از لذت دیدن حرم مولا و قدم زدن و نشستن در حرمش

خدایا غلط کردم تو ندیده بگیر :))

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۰۶
...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">