:) غرغرهای یک کودک

الهی و ربی من لی غیرک

:) غرغرهای یک کودک

الهی و ربی من لی غیرک

بایگانی

۵۵۷ ام

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۴۱ ق.ظ
لازمه بگم خوابم نبرد؟! خخخخ
داشتم تلاش میکردم بخوابم
چشم هام رو بسته بودم و زور میزدم که مغزم رو پاک کنم از هجوم 
افکار مختلف. و آنچه رو مخم مدام رژه میرفت!
اعصابم رو بهم ریخته بود اما انگار راهش رو گم کرده بود و خیال تکان خوردن 
نداشت.
وقتی شکست رو پذیرفتم ؛ چشم هام رو باز کردم
به پهلوی چپ چرخیدم
گوشی رو به دست گرفتم و نت رو روشن کردم!
ابتدا اینجا و مرحله ی بعد بازی منچرز!
دلم میخواست امشب زود بخوابم!
زهی خیال باطل .
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۷
...

نظرات  (۱)

سلام اگه مایل بودید تبادل لینک کنیم لطفا خبر بدید
با تشکز
پاسخ:
جناب امیر رضا :)
کامنت قبلیت که خصوصی بود خیلی باحال بود حتما خودت میدونی چرا :))
از وبلاگت دیدن نمودیم آموزندس منم کمی بلدم ولی انقدر کار نکردم مثل شما.پارسال همین وقتا بود یادگرفتم برنامه نویسی مبتدی ولی به نظر میاد فراموشم شده باشه. بعدشم شما تبادلی میبینید اینجا؟!
در هر صورت دمت گرم. وبلاگت پایدار و پُر پیمون باد:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">