۲۱۹ ام

امروز به نظر میاد به شدت جمعه اس.خخخخ

انگار غروب جمعه از ظهر شروع میشه :)

هوارتا کار دارم اما همچنان لمیده ام در تخت گرام .

چه کنیم؟ 

مرد میخواد بشینه پای لپتاپ و کار و اینا! جان خودم  ...

218 ام

امروز بعد از چیزی حدود دوماه رفتم دانشگاه :)

جلسه دفاع  جناب دکتر شرکت کردم

چقدر دوست داشتم امروز دانشگاه بیشتر بمونم و همینطور جلسه دفاع رو تا ته مینشستم

حیف که وقت نداشتم و باید میرفتم شرکت .

جلسه دفاع بعدی 11 اریبهشت

جماعت هر کی از اینجا رد شد 11 اردیبهشت رو یادم بندازه . دمتون گرم :)

+ میلادت مبارک دختربابا 1397/02/02 . سبز باشی عزیزم

217 ام

کاش برم سرباز بشم دیگه برنگردم اینجا

همونجا هم زن بگیرم ( نیشخند زنان محل رو ترک میکند )

#وروجک 7 ساله

۲۱۶ ام

باز هم خیال تو

باز هم یاد تو

در پیچ و تاپ های دلم جولان میدهد

خواب از چشمانم به یغما میبرد

صدایی زوزه کشان، فریاد کنان، در گوشم سیلی میزند

آهای فراموش شده ی دیار دور! کج راهه ات را سوراخ کن

سر خم کن

عقب گرد

و ...

چشمانت را 

بیدار

هشیار

خاموش

خاموش

خاموش

...

۲۱۵ام

میخوام بخوابم

اما انقدر فکرم مشغوله که نمیزاره بخوابم

تو دلم پر از حرف نگفته است که نمیدونم چطور مغزم

دستور دور هم چیدنش رو میده.. انگار در توانش نیست

بیچاره مثل خودم هنگه!

+ شاید بیشتر بنویسم زین پس!

214 ام

الان خیلی اتفاقی اولین پست وبلاگم رو دیدم

تاریخش 10 اردیبهشت بود

مناسبتش هم میلاد ابوالفضل جان

دیشب چه شب بدی بود. تا صبح خواب به چشمام نرفت.به خاطر اون موضوع چقدر گریه کردم

انقدر که دیگه هق هق شده بود

دلم بدجوری سوخت.

و خدایی که همین نزدیکی است

شاهد ناظر حسابگر مجازات گر

۲۱۳ ام

کاش تو هم حال مرا داشتی ...

شب بخیر.

212 ام

با مامان بحثم شد

اعصاب نمیزارن برای آدم

تف به تربیت بعضی خانواده ها

۲۱۱ ام

به امید یک خواب آرام ...

شبت بخیر پرتقال شیرین بو

#بی_مخاطب

۲۱۰ ام

تو بهارِ جانی 

شکیبا 

مسهورکننده

زیبا

گل بیا، گل بپوش، گل بخند

اشتیاق امدنت رو شماره میکنیم 

بهارِشکیبایی در راه است ^_^ 

#دختر_بابایی_همسایه